چرا تحقیقات بازار برای هوش رقابتی ضروری است

 

با توجه به اینکه هوش رقابتی، یک بخش اساسی از معماری کلی تجزیه و تحلیل رقابتی است، اما متاسفانه اغلب نادیده گرفته می شود. هوش رقابتی، فراتر از یک آنالیز ساده و سطحی (SWOT) و بررسی اجمالی بازار بوده و نه تنها آنچه رقبای فعلی و آینده در حال انجام آن هستند را به طور عمیق بررسی میکند، بلکه از آن مهمتر علل تصمیم گیری های کلیدی و استراتژیک رقبا و سرمایه گذاری آنها و نحوه واکنش بازار به آن را نیز مورد بررسی قرار می دهد. ممکن است هنگام خواندن این مطالب ، این فکر به ذهنتان رسیده باشد که خوب این تعریف بسیار شبیه تعریف تحقیقات بازار به نظر می رسد به طوری که می توان اصطلاح ” هوش رقابتی ” را بدون اینکه معنی جمله از نظر منطقی تغییر کند جایگزین واژه ” تحقیقات بازار ” کرد. همانطور که حدس می زنید این تفکر کاملا درست است. در واقع تحقیقات بازار، فقط مکمل و تقویت کننده هوش رقابتی نیست، بلکه اساس و جوهره آن است . به عبارتی دیگر: هوش رقابتی که باعث بهبود کیفیت تحقیقات بازار نشود را به هیچ وجه نمی توان هوش رقابتی دانست. دانستن این اصطلاحات، صرفاً معنا شناسی و یا موشکافی معنایی نیست. بلکه چنین کاری بسیار نیاز است، زیرا سازمان هایی که به این هوش شبه رقابتی تکیه می کنند( بدون قرار دادن تحقیقات بازار در مرکزیت خود)، نمی توانند در موقعیتی قرار گیرند که بر پایه داده های قابل اعتماد و موثق، تصمیم گیری آگاهانه ای داشته باشند. حتی اگر موفق به گرفتن تصمیم درست نیز شوند، یقیناً نتیجه گیری نادرستی در مورد علت موفقیت کرده و قادر به تکرار آن نخواهند بود. از این گذشته، دستیابی به موفقیت در چنین شرایطی یک استثنا می باشد و همیشگی نیست. حال به طور خاص به بینش های هوش رقابتی می پردازیم. به لطف تحقیقات کمی و کیفی بازار در سطح حرفه ای که انتظار می رود سازمان شما از آن بهره گیرند:

رقابت واقعی شما چیست؟ رقابتی که تقریباً همیشه در آن تعداد رقبای شما بیش از آن است که تصور می کنید

به یاد داشته باشید: مشتریان برای رتبه بندی گزینه ها، شیوه های مخصوص به خود دارند و اغلب برای مقایسه آنها، فراتر از دسته بندی سنتی و بازار می روند. بطور مثال، مشتریانی که به منظور افزایش کارآرایی و فضای دوستانه محل کار خود به فکر طراحی مجدد آن هستند، ممکن است این گزینه را نیز در نظر بگیرند که مکان فعلی خود را به همان شکلی که هست نگه داشته ولی وسایل و لوازم آن را به گونه ای که قابل جابجایی باشند ارتقا دهند. شرکت نوسازی دفاتر، که این مشتریان را هدف قرار داده اند، می توانند ارتباطات و راه حل هایی مطابق با طرز فکر آنان را شکل دهند (به عنوان مثال شراکت با شرکت لوازم اداری) با این حال، اگر همین شرکت، دیگر شرکتهای بازسازی دفاتر را تنها رقبای خود بداند، یک فرصت بالقوه سودمند را قطعاً از دست خواهد داد.

نحوه درک و ارزیابی برندهای متفاوت توسط مشتریان به چه صورت است

رقبای شما ممکن است در سال، میلیون ها تومان صرف برنامه های بازاریابی و تبلیغات کنند و یا هیچ هزینه ای برای آن نکنند و عمدتاً به مراجعین خود و تبلیغاتی که به صورت شفاهی از فردی به فرد دیگر منتقل می شود ، تکیه کنند. تنها تحقیقات بازار به شما کمک خواهد کرد تا به طور عینی نحوه درک و ارزیابی برندها توسط بازار را ببینید و بتوانید با آنچه مشتریان شما آشکارا می خواهند، هماهنگ شوید و از فرصتهایی که رقبای آسیب پذیر شما از آن غافل می شوند ، استفاده کنید.

 

بهترین و بدترین راههای ارتباط با مشتری کدام است

بسیاری از سازمانها مبالغ هنگفتی را در راه کسب فرصت هدر می دهند، زیرا آنها سعی دارند از طریق راه های ارتباطی گذشته که دیگر موثر نیست ( یا بدون شک بی فایده است) مشتری جذب کنند. به طور مثال، سازمانی که در درجه اول به ایجاد چشم انداز در نمایشگاه ها تکیه می کند، ممکن است باز هم به لطف تحقیقات بازار که بر پایه هوش رقابتی است، متوجه این موضوع شود که رقبایشان از طریق راهبردهای به روزتری مانند بازاریابی آنلاین و به کمک شبکه های اجتماعی، در معرض هر چه بیشتر دید قرار گرفته و به نتایج بهتری دست می یابند.

منبع https://www.cfrinc.net/

مترجم:  Rewise Consultancy

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا