آینده از آنچه گمان میکنیم نزدیکتر است
سال 2030 است و نسلی از اَبَرکارگران-به لطف پیشرفتهای پزشکی، تکنولوژیک و فیزیکی-در جهانی ساکناند که استعداد خاص سزاوار مزد بیشتر، و تعداد کارگران تماموقت از هر زمان دیگری کمتر است.
دنیایی با قوانین ساده، جایی که متخصصان و سودآفرینانِ بازار به مشتریان خودرای و گروههایی قدرتمند خدمت میکنند. دنیایی که شرکتهای بین المللی-بعضاً بزرگتر از کشورها-دغدغه روبرویی با مجموعههای کوچک حامی مسئولیت اجتماعی و زیستمحیطی را دارند.
و در این دنیای شگرف و نو ، داده منشاء قدرت است. همهی ترجیحات، عادتهای خرید، تصمیمهای شرکتی و سرمایهگذاریهای دولتی-حتی آبوهوا-اطلاعاتِ دیجیتالِ بههمپیوسته هستند که مرتبا نگهداری، پردازش، ارزشگذاری و به هزاران شکل مختلف به پول تبدیل میشوند.
توجه قانونگذاران معطوف به دادهها است و دادگاههای شرکتی و ملی پر شده از پروندههای مختلف بر سر اینکه چهکسی صاحب این دادهها است، باید باشد و یا از آن سود ببرد.
هوش مصنوعی، محیطکارِ رقابتیو اهالیاش را پیریزی و تعریف میکند و شکل میدهد.
این فیلمنامهی یک فیلم علمی-تخیلی نیست؛ بخشی است از سناریوهای محتمل در آینده است که در گزارش پیدابلیوسی ریسرچ با عنوان <کارکنان آینده: قوای ضدونقیضی که 2030 را شکل میدهند>؛ آمده است. این گزارش نگرش به آیندهی کار را در میان ۱۰،۰۰۰ نفر در سرتاسر بریتانیا، آلمان، چین، هند و ایالات متحده بررسی میکند.
آینده جهان را در ۲۰۳۰ جابجاییهای قدرت در اقتصاد جهانی، سوختهای فسیلیِ تمامشده، آبوهوای متغیر، کمبود آب، جمعیت درحالرشد -شامل نیروی کارِ رو به سالخوردگی-و دادهها شکل خواهد داد.
این امر، به تنهایی، دورنمایی از پیریزی و تعریف و شکلدهی پلتفرمهای دیجیتال و هوش مصنوعی به دست میدهد.
گزارش ۲۰۱۲ شرکت پی دابلیو سی در بیزینس آو اویدنس ارزش بازار بریتانیا را سالانه درحدود ۳ میلیارد پوند ارزیابی کرده بود. در گزارش اشاره شده بود که صنعت تحقیقات «هماکنون در حال آزمودن تکنولوژی و فرصتهای اولیهای است که تجزیهوتحلیل دادهها مهیا کرده است.» همینطور پیشبینی شده بود بازار «گسترش چشمگیر تکنولوژیمحور»ی خواهد داشت. آنزمان نمیتوانستیم چیزی را تصور کنیم که اکنون، فقط ۵ سال بعدتر، میبینیمش و از زمین تا آسمان با آن گزارش تفاوت دارد.
پر از داده
شرکت هوش بازارِ آیدیسی پیشبینی کرده که حجم دادههایی که هرسال ایجاد و کپی میشود (جهان دیجیتالِ) در ۲۰۲۵ به ۱۸۰ زتابایت خواهد رسید (۱۸۰ و به دنبالش ۲۱ صفر). این حجم از اطلاعات، همانطور که کارشناسان داده میدانند، طیف پهنای باند را تحتالشعاع قرار میدهد. بنا به گفتهی والاستریت ژورنال، در ۲۰۱۶ شرکت آمازون، الفابت و مایکروسافت با پیشبینی لزومِ انتقالِ دورتر و سریعتر و بیشتر دادهها در آینده، ۲۳ میلیارد دلار در استقرار و اجارهی پالایشگاههای داده سرمایهگذاری کردند.
بدین ترتیب تجربهای جدید از دادهها در حال ظهور است. این زمانی است که گیاهان خانگیتان به شما میگویند باید بهشان آب بدهید،یا با هوش مصنوعی و اینترنت اشیا روبرو شدهاید. تخمین زده میشود که اکنون در سراسر جهان در حدود ۸.۴ میلیارد تلفن هوشمند، سنسور، فعالگر، وسیلهی نقلیه، دوربین و پهپاد به هم وصلاند. این تعداد، از جمعیت انسانهای جهان بیشتر است. این دنیا جایی است که ماشینهای صنعتیِ که سابقاً صامت بودند، اکنون می توانندسابقه نگهداری خود را را بیدرنگ اعلام کنند و یا تراکتورها دادههای خاک و اوضاع آبوهوا را برای بهبود محصول کشاورزی جمعآوری و منتقل میکنند.
یادگیری ماشینی
مسیرِ 2030 به وضوح تغییرات چشمگیر و اساسیِ هوش مصنوعی را نشان میدهد. هماکنون نیز، زمانی که انسانها با ماشینها همکاری میکنند، از هوش به عنوان دستیار استفاده میکنیم. (مثل خودکارسازی وظایف تکراری؛ به پیشرفتهای غیرمنتظرهی هوش افزوده نزدیکایم) ، و این امر تا سال ۲۰۳۰ در جهان هوش خودمختار به حد اعلا میرسد؛ روزی که سامانههای هوشِمند، بر اساس پیشرفتهای عظیمِ یادگیری ماشینی تصمیم میگیرند. سامانههایی که که اکنون هم دقت پیشگویانهی فوقالعاده زیادی دارند.
در واقع یادگیری ماشینی، گسترش هوش مصنوعی مبتنی بر تصور است. در عمل تنها باید دادهها را در اختیار ماشینها بگذاریم و اجازه دهیم خودشان یاد بگیرند. وقتیکه آمازون بر اساس خریدهای قبلی، اقلامِ احتمالاً مورد پسندتان را پیشنهاد میدهد، وقتیکه واسطهگرها بر اساس روندهای بازار تصمیم به سرمایهگذاری میگیرند ویا وقتیکه دستگاههای مکانیکی برای جلوگیری از خرابی خاموش میشوند، هریک به میزانی از یادگیری ماشینی استفاده میکنند. در نهایت، سعادت ابدیِ! خردهفروشی در توانایی ثبت داده و تحلیل آن، شخصیسازی تجارب خرید، اجرای کارزارهای بازاریابی سفارشیشده و تعیین میزان موجودی است، هرچند هنوز به آن مرحله نرسیده ایم. هماکنون هم پیشنهادهای شخصیِ فرستاده شده به تلفنهایمان را هنگام ورود به بسیاری از فروشگاههای بالای شهر دیدهایم، و یا آینههای دیجیتالی متحرکی را که نهایت تجربهی خریدار را عرضه میکنند.
برای پژوهشگران، این آینده دشوار است. آیدیسی از جمله پژوهشگران صنعت است که پیشبینی میکند نیمی از نرمافزارهای تجزیهوتحلیل کسبوکار که تا ۲۰۲۰ لازم خواهد شد شامل هوش است. علاوه بر این، بنا به گفتهی فورستر، شناخت سریع نسبت به دادهها به هدف صنعت بدل خواهد شد. پیشبینی فورستر از آیندهی نزدیک صنعت این است که دانشِ داده و ثبت و تحلیل بیدرنگ دادهها، شکاف بین داده، بینش و عمل را پُر کرده یادگیری ماشینی را به منزلهی یک روندِ مهمِ استراتژیک تقویت و به عنصرِ ضروری تهیه و تحلیل پیشگویانهی دادهها در کسب و کار تبدیل میکند. در عین حال برای بسیاری از کسبوکارها پیوند بین محاسبات شناختی و تجزیهوتحلیل، همانند مشابهتهای بین تجزیهوتحلیل و فراداده میشود.
تأثیر بر صنعت
همهی اینها چگونه بر آیندهی صنعت تحقیقات تأثیر میگذارند؟ اگر پنج سال پیش نتوانستیم محیط هوش مصنوعی امروز را پیشبینی کنیم، پیشبینیِ شکل صنعت تا 2020 حتی دشوارتر است، چه رسد به 2030. گزارش 2016 بیزینس اویدنس نقل کرد که دوسوم صنعتمان سریعاً خود را با پیشرفتهای تکنولوژی جدید وفق میدهد. آنزمان کمبود مهارتهای مبتنی بر تکنولوژی متداول و تکنولوژیهای پوشیدنی و علم اعصاب روشهایی سریعاً در حال ظهور بود. امروزه روندهای نوظهور و تمرکزِ سرمایهگذاری معطوف به یکپارچهسازی دادهها، تجزیهوتحلیل، بینش و بروندادها است. سازمانها به طور روزافزون در فکر تصمیمگیری بیدرنگ، براساس تجزیهوتحلیلِ سریع مجموعه منابع دادهها هستند-حتی اگر این یک روند باشد، پیچیدگی فزایندهی نرمافزار به این معنی است که بیشتر کارها باید داخل سازمان انجام شود.
همینطور «دریاچههای داده»ای که حالا وجود دارند بیش از همیشه نیازمند لایهای شناخت و درک هستند. داده میتواند نحوهی عمل، رفتار و واکنش احتمالیمان را پیشبینی کند ولی برای فهم اینکه چرا ادامه میدهد به تعامل با آدمها نیاز دارد. این حوزه شاهد پیشرفتهای بسیار سریعی بوده است، برای مثال، استفاده از واقعیت مجازی برای تجدیدنظر در توانمندیهای آنچه ممکن است در تحقیقات مشاهدهای به دست آید.
کسبوکارها قصد دارند بهجای مشاهدهی صِرف، دلایل پشت هر تصمیم مشتری را بدانند. واقعیت مجازی برای مطالعهی مخاطب، با عمقی بیش از هر زمان دیگر، به طرزی مقرونبهصرفهتر و با تجربهی کاربری بهبودیافته و بهتر، یک فرصت است.
سال گذشته گفتیم که تفکر تازه و رهبری شجاعانه، در ترکیب با مقداری خوشبینی، کلید صنعت برای خلاص شدن از قیدوبندهای گذشتهی آنالوگ و استقبال از آیندهی دیجیتال است. امسال، آن را تکرار کرده و اضافه میکنیم که تسلط بر هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی باید در فهرست تصمیمهای سال جدید همه جای بگیرد.
نوشته: الیسون بلر، مدیر، پیدابلیوسی ریسرچ
ترجمه: نینا کازرونی، سرپرست تحقیقات بازاریابی، شرکت مشاوره نوآوران داتیک
www.research-live.com